عبدالمالک ریگی، Abdulmalik rigi
عبدالمالک، طغيان خروشان ملتی خاموش است که هست و نيستش توسط فاشيستهای تهرانی به تاراج رفته و همواره جهت نابوديش برنامه ريزی ميکنند. عبدالمالک، روشنفکر است. سياست است. اميد است. آينده است. مقاومت است. مبارزه است. آگاهی است. سمبل پايداری و جوانمردی است. عبدالمالک، اميدملت بلوچ است. به عنوان قهرمان ملی در تاريخ بلوچستان ثبت است. جاودانه است.
۱۳۸۹ آبان ۹, یکشنبه
۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه
۱۳۸۹ تیر ۱۵, سهشنبه
عبدالمالک ریگی و اثر او بر مردم
رضا حسین بر
تحلیل گر سیاسی
جمهوری اسلامی عبدالمالک ریگی را زمانی دستگیر و ا عدام کرد که تبدیل به یک اسطوره شده بود. پیروزی های مکرر او در جنگ با رژیم، او را یکی از موفقترین رهبران چریکی کرده بود. او ثابت کرده بود که میتواند جمهوری اسلامی را در تمام جبهه هایی که علیه مردم بلوچ باز کرده بود، شکست دهد. چندین بار او را محاصره و غافل گیر کردند و لی او هر بار با مهارت و شجاعت زیاد محاصره را شکست و جان سالم بدر برد.
او پیش از دستگیری و ا عدام، اثر خود را بر جامعه بلوچستان و ایران گذاشته بود. او به جوانان ثابت کرده بود که رژیم آسیب پذیر است و میتوانند آنرا تغییر دهند. این یک تحول ذهنی بزرگ در مردم بشمار میامد. مردم هم در طول یک سال گذشته نشان دادند که بچنین آگاهی توانمند کننده آیی رسیده اند.
شاید اگر جنبش، رهبری قاطع، بینش دار و نظام سازی مثل او داشت، رژیم تا کنون عوض شده بود؛ زیرا که همه شرایط آماده تغییر است بجز رهبری. عبدالمالک ریگی یک رهبر دوران بحران بود. از هیچ، یک سازمان بزرگ جنگجو و مبارز ساخت که صد ها عضو دارد. قدرت سازماندهی شگفت انگیزی داشت. سازمان او مثل ساعت دقیق کار میکرد. در حالیکه دستوراتش مو بمو اجرا میشد، تصمیمات را بطور جمعی اتخاذ مینمود. شورای مرکزی جندا الله تصمیم گیرنده اصلی بود.
ریگی فرهنگ بلوچستان را نیز تغییر داد. فرهنگ بلوچستان همیشه یک فرهنگ مبارز و ا عتراضی بوده ولی اکنون تبدیل بیک فرهنگ حق طلب، هویت طلب، و قدرت طلب شده است. انها اکنون میدانند که فقط ا عتراض کافی نیست. باید هر کاری را که لازم است انجام دهند تا سهم خود را از قدرت بگیرند. اکنون انها برنامه دارند، استراتژی دارند، سازمان و تشکیلات دارند، رهبری سیاسی دارند و حاضرند جان خود را فدا کنند. قبلا این گونه نبود.
ریگی در پیامی که برای سازمان خود از زندان فرستاده بود، سرنوشت خود را قبول کرده بود و قبلا هم گفته بود مرگ او، اراده مردم را برای طلب کردن حقوقشان دو چندان خواهد نمود. راستی که اینک چنین شده است.
ریگی کارهای خود را دفاع از خود و از ملت خود میدانست. جمهوری اسلامی و هوا دارانش او را تروریست میدانستند. دستگیری او این فرصت را به رژیم داد که او را بطور علنی محاکمه کند و تروریست بودن او را ثابت نماید، اما بشهادت کسانی که در محاکمه او بودند و از خویشان قربانیان او به شمار می امدند، ریگی قیام علیه نظام را وظیفه و حق انسانی، ایرانی و اسلامی خود و همه مردم ایران دانست و گفت در مقابل ظلم ساکت نشستن گناه است. به قول توماس جفرسون، " آنچه ستمگری لازم دارد تا جای پایی پیدا کند، سکوت مردمی است که وجدان نیکو دارند." بدینوسیله، ریگی به جمههری اسلامی این شانس را نداد که از او استفاده تبلیغاتی بکند.
اعدام او زمانی قطعی گردید، که از هر نوع همکاری ثمربخش به نفع نظام خود داری کرد. اگر رژیم میتوانست با محاکمه علنی او در حضور خبرنگاران خارجی تروریست بودن او را ثابت کند، او را به این زودی ا عدام نمیکرد.
سرنوشت جمهوری اسلامی چنان است که هیچگونه خوشنامیی نصیبش نشود. قهرمانان ایرانی غالبا کسانی بوده اند که ارمانی بزرگ را خلق کرده و برای تحقق آن کوشیده اند ولی در عملی کردن آن موفق نشده اند. عبدالمالک ریگی آتش عظیمی در دل مردم برافروخته که تا جمهوری اسلامی را در تمامیت آن نسوزاند، خاموش نمیشود.
از فرمایشات رهبر انقلابی بلوچستان شهید امیر حاج عبدالمالک بلوچ
ما نباید اجازه بدهیم و انشالله این اجازه را به متجاوزین و مستکبرین نخواهیم داد که آنها بخواهند فردای ما را تعیین کنند.ما به هیچ کس این اجازه را نخواهیم داد.
ما باید این زنجیرهای بردگی و غلامی راپاره پاره کنیم ،ما باید این سکوت را بشکنیم و از این باتلاق و ذلت بیرون بیاییم و به خدا قسم هیچ راهی بجز مقاومت و مبارزه نداریم و ما در این مقاومت و مبارزه به هیچ قدرت غربی و شرقی هم نیاز نداریم.
ما فقط باید به خدای بزرگ و برتر توکل بکنیم و به خدا اعتماد کنیم و ملت خودمان را بیدار بکنیم ، همانطوری که الحمدلله امروز ملت بیدار است.
اینها چیزی نیستند .
بخدا قسم اگر ما بیدار شویم و ما بخواهیم مبارزه کنیم با اتکا به خدا و قدرت ایمان و قوت شهادت ، هیچ قدرتی در دنیا نمی تواند در برابر ما بایستد، هیچ قدرتی در دنیا نمی توانددر مقابل ایمان ایستادگی کند.
آگر آنها قوت دارند ، اگر آنها بمب دارند ، اگر آنها ارتش دارند ولی آنها چیزی ندارند که ما داریم.
ما جوانانی داریم که برای شهادت آماده هستند.
ما کسانی داریم که سینه های خودشان را برای گلوله آماده کرده اند.
ما کسانی داریم که آماده اند به سینه هایشان بمب ببندند و این جنایتکاران را به سزای اعمال ننگین و منفورشان برسانند.
ما چنین کسانی داریم.
تدوین : امید
فرزندی از دیار همیشه سبز و گلگون بلوچستان
رهبر شهید ما با روح پر فتوحت عهد و پیمان می بندیم که ......
رهبر شهید ، امیر راحل ، قائد عزیز ، پیشوای بزرگ ما با روح پر فتوحت عهد و پیمان می بندیم که تا آخرین قطره خون به نبرد علیه تجاوز و تعدی و کفر و شرک ادامه خواهیم داد...
امیر صاحب شهید ، ای آنکه زندگی ات درس عزت و شهادتت درس شجاعت بود ما با روح عظیمت عهد و پیمان می بندیم که تا اخراج آخرین بیگانه از سرزمین جهاد و شهادت بلوچستان لحظه ای آرام نخواهیم نشست. ....
ای قهرمان ملت شهید پرور بلوچ و ای عزیز از جان ما با روح بلندت عهد و پیمان می بندیم که تا آخرین نفس پروانه وار دنبال شمع شهادت خواهیم بود و ضعف و سستی را به ما هرگز راهی نخواهد بود.....
ای شهید عزیز ، ای سرور گرامی ما با روح پر فتوحت عهد و پیمان می بندیم که روزگار دشمنان سرزمین و دین را نیست و نابود کنیم و به پیشگاه پروردگار سوگند می خوریم که یک زابلی در بلوچستان نخواهیم گذاشت......
رهبر شهید و سرور عزیز ما عهد و پیمان می بندیم که خود و زن و کودکانمان را برای آرمان والائی که نهالش را شما کاشتید فدا خواهیم کرد و لحظه ای برای اعزام فرزندانمان به میدان استشهادی درنگ نخواهیم کرد......
رهبر عزیز خوب یادم هست که نام فرزندم را عبدالمالک گذاشتم و شما لبخندی زیبا زدید و گفتید برایش دعاء می کنم که در راه حق قبول شود و ما بر همان عهد و پیمان خود هستیم که هزاران و صدها هزار عبدالمالک به جامعه تحویل دهیم که رژیم نداند با کدام عبدالمالک مقابله نماید.......
رهبر عزیز امروز ما در اوج بلندی قرار گرفتیم که حتی دختران و زنان پیام می فرستند و نام خود را در لیست استشهادی می نویسند و این بزرگترین پیروزی ما و ملت ماست و بانی این عظمت و افتخار شما بودید و ما با روح عظیم شما عهد و پیمان می بندیم که با خون خود شجره طیبه ای که شما کاشته اید را آبیاری خواهیم کرد........
ابوعبدالمالک ریگی
نام شهید اعظم در تاریخ آزادگان و مبارزان و مجاهدان جاودانه شد
کسی که مبارزه ای چنین بزرگ را شروع کرد و نهضتی عظیم استشهادی و جهادی و شهادت طلب را براه انداخت انتظار همه چیز را داشت ، شهید اعظم امیر عزیز به همه آموخت که در راه مبارزه باید انتظار همه چیز و هر مصیبت را داشته باشیم و برای هر قربانی و فداکاری باید آماده بود و از هیچ فداکاری و قربانی در مسیر مبارزه نباید دریغ نمود.
نام شهید اعظم امیر عزیز حاجی عبدالمالک (رحمه الله) برای همیشه در تاریخ آزادگان و مبارزان و مجاهدان جاودانه شد و فرزندان دیار شهادت و جهاد بلوچستان به نام او افتخار می کنند و او را اسطوره مقاومت و شهادت می دانند و اگر یاری دولت امریکا و دولتهای مزدور و برده ای مثل افغانستان و خیانت خائنان نبود هیچ گاه این مفلوکان ترسو و بزدل نمی توانستند این ابر مرد تاریخ را و حماسه ساز شجاع را که زیر بار ستم و ظلم این حکومت جانی نرفت و در هر میدانی مزدوران ولایت سفیه را شکست داد و تکه پاره نمود دستگیر کنند ، آنجا که در کوه سفید او را از زمین و هوا محاصره کردند و با 70 کشته فرار را بر قرار ترجیح دادند و دست به دامان علمای منطقه شدند که بهشان اجازه داده شودلاشهای مردگانش را ببرند و در 17 اسفند در لار زاهدان از زمین و هوا محاصره اش کردند اما با بیش از 300 کشته فرار کردند و رهبر دلیر با 35 تن از یارانش صفحه نبرد را به میدان کشتار متجاوزان و سپاهیان تبدیل نمود و دهها میدان دیگر که همه جا و همه وقت شجاعت و دلیری و عظمت و هیبت امیر شهید همه را انگشت به دندان نمود و حتی دشمنان به شجاعت و عظمت وی معترف بودند و از دلیری و شجاعت وی تعریف می کردند و این را نظامیانی که با او مواجه شدند به خوبی می دانند.
او که تا آخرین لحظه آزادی با این ددان و دیوان مبارزه نمود و شهید اعظم آرزوی سازش و کنار آمدن با این ددصفتان و دیوان که حتی ریس جمهور امریکا را خریده اند را بر دلشان گذاشت و لحظه ای آرام نشست و خواب و آرامش را از دد صفتان صفوی ربود و رژیم با هزینه کردن ملیاردها دلار و اجیر کردن چندین دستگاه اطلاعاتی منطقه از جمله روسیه و ... نتوانست صدای وی را خاموش نماید و این بزدلان و پست فطرتان که نتوانستند صدای آزادی آفرین و عظیم شیر مرد بلوچستان را خاموش کنند پس از دستگیری و در اسارت از وی با اجرای شکنجه های نا متعارف مانند شکنجه کردن دوستانش در برابر چشمانش و حتی تجاوز به زندانیان اهلسنت در برابر چشمانش او را مجبور به سخن علیه عقیده و فکر خود کردند که این کار ناشایست و غیر انسانی و وحشیانه فقط و فقط از فرزندان ابن سبای یهودی بر می آید و بس اما مردم می دانند که این سخنانی که در زندان و در فضائی که هیچ معلوم نیست چه شرایطی حاکم بوده است ارزش ندارد و مهم این است که او را زمانی که آزاد بود نتوانستند خاموش کنند یا بخرند چون از نسل شیر مردان بود و به طعمه کفتاران و شغالان اعتنا نکرد و می گفت که یک روز زندگی با عزت بهتر از صد سال زندگی روبه گونه و با ذلت است او یک نهضت عظیم فکری با فلسفه ای عظیم ایجاد نمود و او راه حسین را پیش گرفت و فلسفه عاشورای حسینی را زنده نمود و نشان داد که هنوز حسین هائی هستند که در برابر ظلم و استبداد و کفر و شرک و طاغوت بایستند و جان خود و خانواده و عزیزان و دوستان خود را فدا کنند و یزیدیان را به سزای ننگین اعمالشان رسانده و بکشند و راهی جهنم کنند ، آری کشتن کافران ستمگر و ظالم درس حسین بود و رهبر جوان شهید درس حسینی را زنده نمود و حسین گونه به میدان آمد و حسین گونه بدست طاغوتیان بدتر از یزید به شهادت رسید زیرا که یزید مسلمان بود و ستمگر اما طاغوتیان خمینی و خامنه ای کافرند و مشرک و ستمگر و در ظلم و ستم هم یزید را رو سفید کرده اند زیرا هرگز یزید بیچاره این همه مردم نکشت و این همه جنایت نکرد.
شهید اعظم رهبر عزیز حسین بود که با خونش و اهدای جانش و جان برادر کوچکش و صدها دوست و عزیزش درخت عزت و آزادی و اسلام را آبیاری نمود و امروز تفکر و اندیشه اش نه تنها بلوچستان که ایران و تمام جهان را فرا گرفته است.
ما رهروان شهادتیم که با پرودگار عهد بسته ایم که تا شهادت تسلیم طاغوتیان نشویم و برخی از ما به ندای پروردگار لبیک گفته و به آرزوی شهادت رسیده اند و ما منتظران و تشنگان شهادت در این راه هستیم.
ابوعبدالمالک ریگی
تقدیم به برادرم شهید عبدالمالک و یاران با وفایش
يكه مردي به بالاي خورشيد
نعره زد،نعره بر حاكم شب
بر صف خفته جانان خروشيد
در بر سركشان ، همچون آتشفشان
در دل موج ظلمت چو خورشيد
تا بريزد به هم، كاخ ظلم و ستم
نور حق بر شب تيره پاشيد
او بلال زمان بود
نغمهخوان اذان بود
دشمن جان ظالم
يار مستضعفان بود
قهر بوذر، حلم جابر
عزم سلمان ز رزمش عيان بود
آن سرافراز ، بود عبدالمالک
آنكه سد ره خائنان بود
اي برادر، برادر، برادر
ياد از آن مرد رزمنده آور
زنده كن در ديار شهيدان
نام عبدالمالک دلاور
آنكه دامان ، او خشم سوزان او
شعله ميزد به جان ستمگر
آن كه فرمان او، عزم ياران او
برده بود خواب اهريمن از سر
ياد او جاودان باد
روح او شادمان باد
همت آن دلاور
توشه رهروان باد
خون پاكش ، در رگ ما
از پي حفظ قرآن روان باد
شيوه او، در ره حق
عبرت آموز پير و جوان باد
ياد او جاودان باد
روح او شادمان باد
همت آن دلاور
توشه رهروان باد
بدریان ایران
مردان بزرگ ایستاده می میرند
دستش بوی گل میداد
او را به چیدن گل محکوم کردند
اما کسی فکر نکرد شاید گلی کاشته باشد
رنگ تو هنوز در چمن هاست
بوی تو هنوز در سخن هاست
از مرگ تو چون بنفشه است کشور
در هر طرفی که نارون هاست
پیراهن پاره پارۀ گل
در ماتم تو چون کفن هاست
عبدالمالک هم رفت. آن چشمهای عمیق و درخشان و مهربان، آن پیشانی مواج و نگران، آن لبخندهای امیدبخش، آن گامهای استوار، آن دستان گشاده و مصمم، آن گفتار دلنشین و دوستداشتنی، آن اندیشههای ژرف، و آن آرزوها و امیدهای بلند.
چه سخت است گفتن و نوشتن در باره عبدالمالک در باره آن صخره سخت و تناور و پابرجا، در باره آن جویبار زلال و نغمهخوان، در باره آن گل خوشبوی رنگین، در باره آن آسمان پهناور آبی.
ای عبدالمالک ! تو امیدی کوچک نبودی. تو امید یک ملت بودی. ملتی رنجکشیده، درد کشیده، ملتی تنها در این جهان بزرگ، فراموش شده در کنار مام میهن. آواره، بیمار، ناتوان.
ای عبدالمالک ! به من بگو چگونه میتوانم به آن پسرک کوچکی که از کار سنگین و پر مشقت و تحقیرآمیز روزانه به نزد مادرِ تنها و خواهر بیمارش باز میگردد و میگوید: "یک روز عبدالمالک میاد و مارو با خودش به خونمون میبره"؛ بگویم که عبدالمالک رفته است، عبدالمالک دیگر نیست. چگونه به آن پسرک بگویم که تو تنها امید خود در این جهان بزرگ، در این جهان لبریز از ثروت و لبریز از قدرت را از دست دادهای؟ چگونه بگویم که امید تو قربانی تعصب و قربانی جهل «سیاهپوشان» شده است؟
ای عبدالمالک ! ای کوه تفتان ، نغمه خوش کوهساران سرحد را به کنار آرامگاه تنهای تو، به کنار آن درخت بیدی که گفته بودی «یادگار نیاکانت» بوده، میرساند. باد بدخشان هر بامداد بوی خوش گلهای صحرایی و نغمه پرندگان بلوچستان ، را برای تو به ارمغان خواهد آورد؛ پرندگانی خوشخوان و پرندگانی با سرودهایی غمانگیز.
عبدالمالک ! من میدانم که بلندیهای تفتان به بلندای قامت و آرمانهای تو غبطه خواهند خورد. به ایستادگی و عزم تو همه کوهستانها همه قلههای سرکش غبطه خواهند خورد. تو آزادی میهن را نخواهی دید؛ همانگونه که دادشاه و رحیم ندیدند.
ای وطن! کجاست آن شاهین بلند پرواز ؟ کجاست آن سیمرغ یاریرسان بلوچستان ؟ کجاست آن بادِ آورندة نغمهها و سرودها؟ کجاست ای وطن؟ کجاست آن مردی که همة جوانیاش را به پای آرمانهای تو، به پای سربلندی و سرافرازی تو ریخت؟ کجاست آن مردی که قلبش تنها به عشق آزادی تو میطپید و میگفت: "ما برای آزادی میرزمیم. برای من زیستن در زیر چتر بردگی بدترین نوع زندگی است. اگر آزادی ما بر باد رفت، اگر غرور ملی ما شکسته شد، زندگی برای من کوچکترین لذت و ارزشی نخواهد داشت." او کجاست ای وطن؟
آه کجاست آن شاعری که عبدالمالک را بسراید؟ کجاست تا روزهای تنهایی او را در خیمهای کوچک بر فراز کوهستانهای وطن بسراید؟ لحظههایی غرق در اندیشههای دور و دراز، چارهجویان رنجها و ناکامیه و مصیبتهای مردمانی که امیدگاه چشمان منتظر آنان بود. ".
بخواب ای سردار سرافراز! آسوده بخواب که هیچگاه نتوانستی راحت و آسوده بخوابی. آسوده بخواب که در روزهای بیخبری ما، همة عمر و جوانیات را در دامنة کوهها، و خواب و آسایشات بر بستر سنگها سپری شد.
برادر بلوچ شما
۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه
تصویر تظاهرات مردم کراچی علیه رژیم ایران
طبق گزارشها مردم خشمگین بلوچ با آتش زدن پرچم ایران خشم و نفرت خود را از اقدامات جنایتکارانه ایران ابراز نموده و از سازمانهای بین المللی خواستند که بر ظلم رفته به ملت بلوچ توجه شود و جلوی اقدامات وحشیانه و ضد بشری ایران گرفته شود.
سخنرانان در این تظاهرات ها با حمایت خود از مقاومت در بلوچستان امیر عبدالمالک را رهبر آزادی خواهی دانسته که به خاطر دفاع از سرزمین و مردمانش جانش را فدا نمود و تنها جرمش دفاع از حقوق ملت بلوچ بود و او خواهان رسیدن ملت بلوچ به حقوق مشروعشان و حق تعیین سرنوشت در سرزمینشان بود و به همین دلیل اعدام شد.
در اطلاعیه پایانی که در تظاهرات خوانده شد با تمجید از مبارزات و مقاومتهای امیر شهید عبدالمالک اعلام کردند که روز چهارشنبه جلسه ای برای ابراز احترام به رهبر مقاومت شهید امیر عبدالمالک برگزار خواهد شد.
اطلاعیه کنگره مليتھاى ايران در محکوميت اعدام مبارز بلوچ عبدالمالک ريگى
کنگره مليتھاى ايران فدرال که بطور اصولى با اعدام انسانھا مخالف است، اعدام اين جوان با شھامت و رزمنده بلوچ را نیز محکوم میکند. عبدالمالک عليه بيدادگرى ھاى پایان ناپذیر رژيم سفّاک و مافيائى جمھورى اسلامى، وبراى برابرى حقوق ملى و مذھبى، درعنفوان جوانى قیام کرده و سرو آسا ايستاده بود.
کنگره ملیتهای ایران فدرال به ملت بلوچ و خانواده ايشان عرض تسليت میگويد۔
جمھورى اسلامى در تلاش خود، درنسبت دادن مبارزات حق طلبانه ملت بلوچ و سایر ملل محکوم، به باصطلاح " استکبار جھانى" و یا قاچاق فروش، ضمن اشرارناميدن آنان و...، با اعدام "مھرنھادھا" و "عبدالمالک ها"، هم اکنون در استراتژی خود شکست خورده است !
محاکمه اين جوان رزمنده بلوچ که با دلاوريھا و از خود گذشتگى ھاى خودحکومتيان را سراسيمه نموده بود، برخلاف تبليغات بين المللى رژيم، دربيدادگاھھا و درپشت درھاى بسته و بدون داشتن وکيل مدافع و بی حضورهیئت منصفه و نیزرسانه ھاى بين المللى مستقل به انجام رسید۔ حضور او در"شوھاى تلويزيونى" رژيم که با توسل به شکنجه ھاى جسمى و روحى قرون وسطايى وادار به تکرار آن " اعترافات " گشته بود، همچون موارد قبلی، تبديل به تبليغات علیه رژيم در صحنه ملى و بين المللى گرديد۔
جمھورى جھل و تروراسلامى ايران، که ادامه حياتش را تنھا در تحميق توده ھاى مردم ، ترور وشکنجه در سياھچالھا و اعدام مبارزان امکان پذیرمى بیند، جھت پخش کردن پيام " ترس و وحشت" در ميان مردم ايران و خصوصاً در ميان مردم ملل تحت ستم مضاعف کشور، بر سرعتِ اعدامها وبردارکشيدن های مبارزان بلوچ و عرب و..شدت بيشترى بخشيده است.
گفتنی است که عبدالمالک ریگی را در روز فراموش نشدنی سالگرد قيام مردم عليه کودتاى انتخاباتى احمدى نژاد به شهادت رسانید۔
براى گردانندگان مافياھاى آدمکش حاکم برايران، اھميت مبارزه مدنى و نظامى عليه آن يکسان تلقى ميشود، زيرا آنچه که پايه ھاى اين رژيم را به لرزه درآورده است ھمانا آگاھى روزافزان توده ھاى مردم بر حقوق انسانى خويش، پى بردن به ماھيت ديکتاتورى و واپسگرايانه رژيم و سازمانيابى آنها عليه کلیت نظام است۔
رژيم تشنه به خونى که تکيه برمعادن نفت و گازدارد وازدرآمد ھاى باد آوردۀ آن، تنها به رشد نجومى ميدان ھاى اعدام و سازماندھى جوخه ھاى تروردولتى درون وبرون مرزى براى قلع و قمع مخالفان خود ميپردازد، فرياد آزادى خواھى "يعقوب مھرنھاد" بلوچ، "يعقوب بروايه" عرب، "فرزاد کمانگر" کُرد، "ندا آقا سلطان" ترک و "اشکان سھرابى" فارس ھمان اندازه براى اين رژيم وحشت زا است که صداى رگبار مسلسلھاى مبارزين جنبش مقاومت مردمى بلوچستان . ھردو گروه ازمخالفان: يا بر چوبه دار خود بوسه ميزنند و يا با رگبار خون آشامان رژیم به خاک و خون در ميغلتند ۔
حکومتى که پايه ھاى وجودى آن بر آپارتايد و تبعيض آشکار مليتى- زبانی، جنسيتى و مذھبى استوار است، بايد اين را بداند که تا رفع تبعيض و بدست آوردن حقوق برابر در ھمه زمينه ھا، ملتهای محکوم و آزادیخواهان نستوه از پای نخواهند نشست. هم اکنون جويبار برخاسته از کاروان اين شھيدان به رودى خروشان و بنيان کن تبديل شده است وبساط ننگين چنين حکومتى ارتجاعى در قرن بيست و يکم میلادی و اواخر قرن چهاردهم هجری - که مايه ننگ بشریت شده است- را بر خواھد چيد۔
کنگره مليتھاى ايران فدرال
30 خرداد روز شهادت ندا و عبدالمالک به دست رژیم جور و ظلم
این اولین و اخرین قتل رژیم تا به غایت ضد بشری ایران نخواهد بود، که افرادی را سوا از خطاههای مبارزاتی خود به دلیل سیاست های ظالمانه و ضد اتنیکی خود، میکشد، افراد و رهبرانی که در قلوب یک ملت جا گرفته اند، خواه ندا باشد که برای پس گرفتن رای خود به میدان امد و مشت خود را بر علیه فرمانده هان سپاه و بیت رهبری به دلیل سرقت رای او و ملیون ها نفر دیگر از مردم ایران به هوا بلند کرد، و خواه عبدالمالک ریگی شخصی که زائده جامعه ایی است که رژیم و دولت ان
جزء فقر و اعدام ارمغان دیگری برای ملت بلوچ نیاورده است، و از انجا که تمام درهای فعالیت های مدنی و مسالمت امیز در ایران دیکتاتورزده بسته است، و هر حرکت مدنی و فرهنگی، با نگاه امنیتی و با اتهام محارب به ان زده میشود، برای مردمی که
حداقل خواسته ان نان و ازادی است، رفتن به طرف مبارزه مسلحانه و قهرامیز تنها راه میماند، و از انجا که تجربه و موسسات
دمکراتیک جای خود را به وزارت اطلاعات و نظامیان کور منش سپاه داده است، امری طبیعی و شاید مورد حمایت مردمی قرار گیرد، چرا که میدان فعالیت های مدنی و فرهنگی با زور اسلحه و زندان ها و اعدام ها بسته شده است. .
اما این به هیچ وجه مبارزه سخت و بی امان مدنی و قانومند را منکر نمیشود، زیرا مبارزه مدنی و فرهنگی حمایت جهانی را ورق خواهد زد.
خواست ندا و عبدالمالک یکی بود، اما شرایط و جایگاههای متفاوتی داشتند، ندا در تهران بزرگ جایی که بعد از تقلب و یا کودتای انتخاباتی رژیم حداقل امکان اعتراض همراه با مردم داشت، و گسیل ملیونی جوانان برای پس گرفتن و بعد ها با شعار براندازی همان خواست ریگی را طلب میکردند، با این تفاوت که در بلوچستان هر حرکت مدنی هر چند که کوچک و ناچیز باشد با مرگ و اعدام و اتهام جاسوس و تجزیه طلب همراه است و به مانند دیگر مناطق اتنیکی و قومی دیگر ایران همچنون
عربستان(اهواز) کوردستان،ترک اذری، و ترکمنستان و غیرو، سزای ان مرگ است و بس...و مهم است بدانیم که شیوه سرکوب ها چه در تهران و چه بلوچستان یکی است، تهران با وجود نفوذ و جمعیت چند ملیونی و بزرگی شهر این امکان برای اعتراض را بوجود اورد، اما در مناطق اتنیکی و مردم غیر حاکم که از سالها پیش سرزمین انان بوسیله نیروهای امنیتی و نظامی سپاه و لباس شخصی ها اشغال شده بود و به دلیل کوچکی شهرها امکان تحرک اعتراضی را از مردم گرفته بود، و حتی حمل دوربین عکاسی و قدم زدن بیش از 3 نفر در شهرها ممنوع میباشد، و علاوه بر ان کوچکی شهر امکان شناسایی را برای ماموران رژیم تا دندان مسلح و بی رحم بسیار افزایش داده است، اما با تمام این احوال مردم غیر حاکم برای ابراز نارضایتی و ضدیت با نظام منحوس ایران به خیابان ها امدند و شهدایی را تقدیم جنبش اعتراضی کردند.
خبر اعدام عبدالمالک بی شک برای مردم ایران و انانی که خواهان ازادی و حقوق شهروندی هستند، خبر خوشایندی نیست، زیرا میدانند که حکومت برای ماندن در قدرت حتی مادر خویش را هم میکشت، و چه برسد به فرزندان خویش،، مردم خوب میدانند که خون ندا و عبدالمالک به گردن رژیم امنیتی و نظامی ایران است، مردم میدانند که خواست ندا و عبدلمالک خواست انان بوده و میدانند که برای سرنگونی این دژخیم حکومتی و ضد بشری باید بهاء داد، و ندا که سنبل اعتراضات مردم در فردای کودتای انتخاباتی است و ریگی که صدای مظلومانه خلق بلوچ را به جهانیان رساند، از یک موضوع حرف میزدند و ان این است، که اتحاد مردم شیوه مبارزاتی انان را علیه جانیان نظام ایران را قانونی و محرز خواهد کرد، حتی اگر مسلحانه باشد
اعدام شهيد عبدالمالک ريگی را شديدا محکوم می کنيم.
ما اعدام فرزند بلوچستان شهيد عبدالمالک ريگـی را شديدا محکوم می کنيم و از سازمان ملل متحد، مجامع بين المللی، اتحاديه روپا و امريکا تقاضا داريم جلوی اعدام جوانان بيگناه و بيدفاع بلوچ را در ايران بگيرند
بلــوچ کميونيٹی ـ نروژ
بيست و دوم ژوئن ۲۰۱۰
شهيد راه آزادی
عبدالمالک جان ما صدها سلام
تابش انوار حق برتو رواست
شهسوار راه آزادي سلام
دست اهريمن بريدي تا ابد
کاخ ظلمت راشکستي صدسلام
بند ظلمت راگسستي تاابد
شيرغران بلوچستان سلام
کان ايثاروشهادت بوده اي
پرتو خورشيد ايمان صدسلام
گرچه رفتي ازبرما جان ما
تاابد برتو فرستيم ما سلام
آري گيريم انتقامت رازخصم
بازگوييم اي شهيدراه آزادي سلام
أعدموا ريغي ولكن هل انتهت القضية ؟.
في فجر يوم الأحد 20 حزيران الجاري نفذت السلطات الإيرانية حكم الإعدام الجائر برجل كل ذنبه انه كان يعمل على رفع الظلم عن شعبه . ولا عجب ان يترك شخص مثل عبد المالك ريغي الذي أذاق نظام الملالي طعم المرارة مرات ومرات خلال سبع سنوات قضاها مكافحا في جبال بلوشستان‘ دون ان يعدم طالما ان القتل والإعدام أصبح لعبة يتسلى بها قادة نظام ولاية الفقيه.
فعبد المالك ريغي ليس أول شخص يعدم ظلما في إيران ‘ ولن يكون أخر من يعدم من المناضلين والمجاهدين في سبيل تحقيق الحرية والعدالة ‘ و المطالبين بالحقوق المشروعة لأبناء جلدتهم‘ بل العجب ان يبقى هؤلاء أحياء و مشانق الولي الفقيه منصوبة في المعتقلات والشوارع العامة تستقبل كل يوم وجبة جديدة من ضحايا ظلم واضطهاد النظام الذي لا يرتضي لخصومه وللمطالبين بالعدالة حكما اقل من الإعدام .
لقد سخر النظام الايراني كل قواه الأمنية والسياسية والدعائية‘ في سبيل تشويه صورة الزعيم البلوشي عبدالمالك ريغي ‘ وحقيقية الأهداف المشروعة التي كان يناضل من اجلها ‘ وقد تنازل هذا النظام عن مصالح وطنية معينة وساوم على أمور أخرى كثيرة مع دول و كيانات سياسية في المنطقة وخارجها من اجل ان يظفر بعبد المالك ريغي ‘ وحين تحقق له ما أراد فقد فشل في أظهار ما كان يدعيه بشأن ريغي حيث لم يتمكن هذا النظام من إجراء ولو جلسة محاكمة عادلة واحدة فقط لريغي ليثبت من خلالها لأصدقائه ومؤيديه قبل خصومه ومعارضيه‘ انه نظام يتصف بشي من المصداقية .فكل ما جرى هي مسرحية تم عرضها في داخل السجن الذي كان يعتقل فيه عبدالمالك ريغي ‘ و قد تم إحضار حراس السجن ليكونوا شهودا‘ ومدير السجن قاضيا ‘ ومدير فريق المحققين مدعيا ‘ والجلاد محاميا ‘ في جلسة محاكمة لم تتجاوز مدتها ساعة ‘ و قد صدر خلالها الحكم بإعدام زعيم حركة جندالله والقائد الفعلي لنهضة الشعب البلوشي عبدالمالك ريغي .
ولكن هل انتهت القضية البلوشية وحلت المعانات السياسية و الاقتصادية و الاجتماعية لشعب إقليم بلوشستان ؟ ‘ و هل انتهت الأزمة الأمنية و السياسية لنظام ولاية الفقيه في الإقليم بإعدامه عبدالمالك ريغي؟‘ ام سوف تتأزم الأمور أكثر مما كانت عليه ؟.
التجارب السابقة تؤكد فشل السياسات القمعية التي انتهجها نظام الملالي ‘ ومن قبله النظام البهلوي‘ في التعامل مع الشعوب والقوميات غير الفارسية المطالبة برفع التمييز والاضطهاد عنها و الإقرار بحقوقها المشروعة . لقد أقدم النظام البهلوي على اغتصاب الأحواز عام 1925م و من ثم اغتيال الأمير خزعل الكعبي في عام 1936م على أمل ضم الإقليم نهائيا الى إيران و إنهاء اي تحرك عربي ‘ ولكن ما جرى كان عكس ذلك تماما ‘ فقد اشتعلت الثورات والانتفاضات الوحدة تلوى الأخرى و خرج قادة جدد في الأحواز يتمتعون بمحبة و ولاء شعبهم أكثر مما كان عليها الأمير خزعل‘ ومنذ خمسة وثمانون عاما والشعب الأحوازي لم يتوقف عن المطالبة بحقوقه و ماتزال الأزمات الأمنية والسياسية تواجه الدولة الإيرانية رغم كل ما فرضته على الأحوازيين من قمع و قهر شمل جميع منح الحياة .
وهكذا هو الحال مع الأكراد في شمال غرب إيران ‘حيث اعدم النظام البهلوي في منتصف أربعينيات القرن الماضي الزعيم الكردي " القاضي محمد " واسقط الجمهورية الكردية الفتية وقمع الشعب الكردي على أمل التخلص من القضية الكردية نهائيا . ولكن اثبت التاريخ ان القمع لا يعيد على الظالم والقامع إلا الخسارة فالظلم مهما اشتد وطال فانه لا يؤدي سوى الى تفجير طاقات المظلوم ودفعه الى الثورة . فرغم اعدام القاضي محمد وشدت القمع إلا ان الشعب الكردي واصل كفاحه وأنجب قادة كبار بحجم قاضي محمد ان لم يكونوا اكبر منهم أهمية ‘ ومنهم الدكتور " عبدالرحمن قاسملو" الذي اغتالته المخابرات الإيرانية في" فينا" أواخر الثمانينيات . ومازال الشعب الكردي يواصل كفاحه مصمم على نيل حقوقه رغم ما يشهده من قمع واضطهاد يومي .
اما الشعب البلوشي الذي فجع اليوم بإعدام احد ابرز قادته ‘" عبدالمالك ريغي "‘ فانه لم يكن في يوم من الأيام بمأمن من ظلم واضطهاد الأنظمة الإيرانية ‘ بل ان الشعب البلوشي كان وما زال الأكثر تعرضا لسياسة الظلم والاضطهاد العنصري والطائفي ‘ منذ عصر السفاح اسماعيل الصفوي وحتى نظام ولاية الفقيه الدموي . ولكن مع ذلك لم تخفت حركة الشعب البلوشي و صار في كل يوم يزف قائدا من أبناءه شهيدا في سبيل الدفاع عن حقوقه و يظهر آخر الى ساحة المواجهة مع ظلم وطغيان الأنظمة الإيرانية .
واليوم حين يعلن نظام ولاية الفقيه الدموي عن اعدام زعيم حركة جندالله وقائد النهضة البلوشية‘عبدالمالك ريغي ‘ فان على الجانب الآخر تعلن حركة جندالله عن تعينها" الحاج محمد ظاهر بلوش " قائدا وزعيم جديدا للحركة والنهضة البلوشية. مؤكدة على مواصلة عملياتها بأشد واكبر مما كانت عليه في السابق . وهذا يعني بكل بساطة ان الأمور سوف تزداد تأزما وسوف يكون النظام الايراني فيها الخاسر الأكبر. فإعدام قائدا مثل عبد المالك ريغي لمجرد الانتقام لمقتل عنصرا في الحرس الثوري هو الجنرال "نور علي شوشتري" ‘ و عددا آخر من قادة قوات مليشيا الحرس على يد حركة جندالله ‘ فان هذا يثبت بوضوح مدى العقلية الانتقامية والدموية التي يتمتع بها قادة نظام الملالي . ان اعتقال عبدالمالك ريغي كان فرصة للنظام الايراني لكي يتوصل الى تسوية مع حركة جندالله لإنهاء جزء من المشاكل التي يعج بها إقليم بلوشستان والتي يدفع ثمنها البلوش والإيرانيون عامة . ولكن الحقد وحب الانتقام الذي يعشش في رؤؤس قادة هذا النظام دفعهم لإعدام الزعيم البلوشي عبدالمالك ريغي ليضيفوا نقطة سوداء جديدة الى سجلهم الدموي .فيما بالمقابل تشكل هذه الجريمة فتح صفحة جديدة في تاريخ نضال الشعب البلوشي الذي من المؤكد سوف لن تضعفه هذه الجريمة بقدر ما تزيده عزما وإصرارا على مواصلة الكفاح من اجل تحقيق العدالة و نيل حقوقه المشروعة .
صباح الموسوي
كاتب احوازي
20/06/2010
سازمان آزادیبخش بلوچستان اعدام عبدلمالک ریگی رامحکوم می کند
شهادت عبدالمالک ريگی، اين قهرمان حماسی تاريخ بلوچ وبلوچستان را که امروز يکشنبه ۲۰ جون
۲۰۱۰، درتهران به دست فاشيستهای ايرانی اعدام شد را به جندالله، اعضای خانواده، ملت بلوچ وتمامی آزاديخواهان منطقه وجهان تسليت گفته واميدوارم که خون اين عزيز و هزاران بلوچ ديگری که قدم در راه رهائی ملت خويش گذاشتند و مردانه جنگيدند و جام شهادت نوشيدند، به هدرنخواهد رفت و دير يا زود بساط جوروستم ازسرزمين پاک بلوچستان برچيده خواهد شد. امروز رژیم هم بداند که عبدالمالک برای همیشه زنده است و زنده خواهد ماند و نهضت مالکی دمار از روزگار متجاوزان و اشغالگران درخواهد آورد و آن روز نزدیک است که ملت بلوچ به عزت و آزادی برسند و متجاوزان با ذلت و خفت بلوچستان را ترک کنند.
ياد شهيد عبدالمالک گرامی و راهش پررهروباد
سازمان آزادیبخش بلوچستان
وحشت رژیم جمهوری اسلامی از فرزندان ملت بلوچ
روز یکشنبه رژیم جمهوری اسلامی یکی دیگر از فرزندان ملت بلوچ را به چوبه دار آویخت.در صبحگاه این روز پیکر سخت شکنجه شده و بیجان عبدالمالک ریگی رهبر جنبش مقاومت مردمی ایران و یکی از فرزندان دلیر ملت بلوچ که چند ماه پیش توسط دسیسه ای پیچده در خارج از مرزهای ایران دستگیر شده بود به دار آویخته شد. عبدالمالک با استفاده از مدرنترین و غیر انسانیترین شیوه های شکنجه مجبور به ظاهر شدن در تلویزیونهای داخلی و خارجی وابسته به رژیم و اقرار و اعتراف به جرایم مورد نظر رژیم شده بود .
نه تنها مردم بلوچ و ایران بلکه مردم جهان ازماهیت شکنجه گرانه و ضدبشری رژیم بیشتر پی بردند و بیشتر با عبدلمالک و مردم ستمدیده همدردی مینمایند تا باور کردن دروغهای عریان دستگاه های تبلیغاتی رژیم. این احساس همدردی در میان تمام اقشار جامعه از جمله کارگران، کارمندان، بازاریان، فرهنگیان وطوایف مختلف بلوچستان مشاهده میشود و آنها را در راه مبارزه برای رهایی از یوغ حکومت ضد بلوچ جمهوری اسلامی ایران متحد خواهد نمود .
هر بار قلب فرزندی از مردم بلوچ توسط جلادان رژیم پاره پاره میشود قلوب تمام ملت بلوچ بدرد می آید چرا که "مردم بلوچ اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند، چو عضوی بدرد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار.
حزب مردم بلوچستان در روز بعد از خبر دستگیری عبدلمالک طی اعلامیه ای به دفاع از حقوق انسانی او پرداخت و او را اسیر جنگی در چنگال جمهوری اسلامی دانست. حزب مردم با نوشتن نامه ای به دبیر کل سازمان ملل متحد و دیگر سازمانهای حقوق بشری از آنها مصرا خواست که جمهوری اسلامی را وادار نمایند تا دادگاه او علنی و با حضور قضات و وکلای بیطرف بین المللی و سازمانهای دفاع از حقوق زندانیان سیاسی، برگزار شود. ما همچنین در تماسهای حزبی با دیگر احزاب دمکراتیک جهان از آنها خواسته بودیم که به تحت شکنجه قرار دادن و اعترافات او در تلویزیون های وابسته به رژیم اعتراض نمایند.
ما از دست رفتن عبدلمالک را به خانواده آن مرحوم و نزدیکان او تسلیت گفته و مطمئن هستیم که ملت بلوچ با هبستگی و مبارزه یکپارچه با گرفتن حق حاکمیت ملی خویش از خون فرزندان بلوچ وعبدلمالک ها دادخواهی خواهد نمود
حزب مردم بلوچستان - ۲۰ جون ۲۰۱۰
عبدالمالک ریگی اعدام شد؛ اما فقر و سرکوبِ بلوچستان باقیست!
عبدالمالک ریگی اعدام شد؛ اما فقر و سرکوبِ بلوچستان باقیست! دیروز ۳۰ خرداد (روز جنایات نظام ولایت مطلقه!) عبدالمالک ریگی نیز توسط نظام ولایت مطلقه اعدام! گردید؛ و شاید با این اقدام! نظام ولایت مطلقه خواسته که ۳۰ خرداد روز نابودی همۀ مخالفین گردد! (اعم از مخالفین ۶۰ و مخالفین ۸۸ و مخالفین ۸۹).
حال سؤال اینست که آیا در آینده و بعد از نظام ولایت مطلقه ۳۰ خرداد بعنوان «روز شهدای ایران» رسمیت خواهد یافت؟! این مسئله را به آینده واگذار می کنیم؛ لکن آنچه باید آن را شفاف تر سازیم اینست که آیا اعدام عبد المالک ریگی مشکلات عمیق و گستردۀ سیستان و بلوچستان و «رنج و محرومیت و تبعیضات تحمیلی» برآن منطقه را حل و فصل خواهد کرد؟! در اینکه اعدام عبدالمالک ریگی مشکلات سیستان و بلوچستان را نه تنها حل و فصل نخواهد کرد (و نظام ولایت مطلقه نیز مدعی چنین چیزی نیست)؛ بلکه بر مشاکل و نزاعات آن منطقه خواهد افزود؛ شک و اختلافی وجود ندارد.
و اما اینکه این اعدام (و اعدامهای هر روزۀ دیگر) مردم منطقه وکل ایران را «خفه وتسلیم» نظام ولایت مطلقه میکند یا نه؛ این را باید مردم و ماهها وسالهای پیش رو جواب بدهند. لازم بذکر است که اعدام عبد المالک ریگی صرفا برای وحشت آفرینی درمنطقۀ سیستان و بلوچستان صورت نگرفته، بلکه برای وحشت آفرینی در همۀ ایران و «تسلیم و خفه سازی همۀ اقوام» بوده است؛ و۳۰ خرداد نیز بهمین خاطر برای اعدام ایشان تعیین شده است؛ اعدامی که بدون قانون و مقررات انجام گردید؛ و حتی حکم اعدام و اجرای آن یکی! بود؛ و از استئناف و تجدید نظر و دیگر حقوق مُصرَّحه ای که در نظام ولایت مطلقه وجود دارد (مثل وکیل و هیئت مُنصفه و دادگاهی علنی و حق دفاع از خود و.....) خبری نبود. و بگذریم ازماهیت ضد بشریِ اعدام ونابودسازی؛ «وحشیت و بی قانونیِ» نظام ولایت مطلقه در برخورد با عبدالمالک ریگی کاملا هویداست. بله؛ نظام ولایت مطلقه میخواهد به مردم ایران و همۀ آزادیخواهان اثبات نماید که در ایران «اصل بر اعدام است»؛ و هرکس (اعم از مُسلح و سیاسی و مدنی!) که بخواهد با نظام ولایت مطلقه مخالفت نماید؛ سرنوشتی جز مرگ و نابودی نخواهد داشت؛ و البته بدین امر حتی تظاهر! مینماید. و ما بعنوان سازمان موحدین آزادیخواه ضمن محکوم کردن اعدام عبدالمالک ریگی؛ معتقدیم که مشکل اصلی مردم ایران نه حرکات مسلحانه (که ناچارا بدان پناه می برند)؛ بلکه نظام ولایت مُطلقه و حکومت ظلم و استبداد است که همۀ «طرُق مسالمت آمیز» را قفل و مسدود کرده است؛ و بعید مینماید که درسایۀ ظلم و تبعیض خونریزیها تمام شوند؛ چرا که ریشۀ فساد و خونریزیها ظلم و تبعیضِ حاکمان است. آری؛ نظام ولایت مطلقه؛ با توجه به اینکه همۀ راههای فکری و سیاسی مسالمت آمیز را قفل و مسدود کرده است؛ مسئول همۀ مفاسدی است که در ایران روی می دهد؛ و از جمله مسئول همۀ خونهایی است که ریخته میشود. و طبعا هیچ خط و جریان سیاسی وقتی «راه مسالمت آمیز» وجود داشته باشد؛ دست به سلاح نخواهد برد؛ و اما زمانی که راههای مسالمت آمیز برای کسب حقوق وجود داشته باشد، توسل به سلاح از هر طرف محکوم خواهد شد؛ و طبعا توسل به سلاح هنگامی مشروعیت خواهد داشت که راههای قانونی و عرفی و مسالمت آمیز «مسدود و ممنوع» شده باشند؛ و طرف نزاع جز زور و سلاح را به رسمیت نشناسد. و این اصل محل اتفاق همۀ بشریت و مورد تأیید همۀ ادیان و قوانین و از جمله مورد تأیید دین اسلام است: أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا (حج - ۳۹): «کسانی که مورد ظلم و تجاوز واقع شده اند؛ حق قتال و دفاع دارند». و مبازرات مسلحانۀ پیامبر و صحابه نیز روی همین اساس پایه ریزی گردید. البته بدیهی است که در میدان مبارزات مسلحانه هم باید به اصول و قوانین مُصرحه و اعلام شده «التزام و پایبندی» نشان داد؛ و گرنه خلافکاران آن؛ مثل استبدادیان مُجرم خواهند بود؛ و اصلا «استبداد حاکم و محکوم» ازهمینجا زاده میشود؛ و طبعا مردم هم حق دارند که فرقی بین استبداد حاکم و محکوم قائل نشوند. علی ای حال، نظام ولایت مطلقه مسئول اصلی همۀ خونهایی است که در ایران ریخته می شود؛ چرا که همۀ راههای مسالمت آمیز را حتی به روی «اصلاح طلبان!» مسدود کرده است. و مطمئنا همین اصلاح طلبان (با وضع استبدادی موجود) آخرش یا تسلیم خواهند شد؛ و یا کارشان سر از شدت و خشونت در خواهد آورد؛ و این سنت تاریخ است: اگر ظلمی بصورت مسالمت آمیز رفع و زائل نشود؛ آخرش با «زور و تشدد» رفع و زائل خواهد شد. و اما اینکه در مناطقی مثل کردستان و سیستان و بلوچستان و عربستان و..... مبارزه بیشتر و زودتر! بصورت مسلحانه در می آید از چند قضیه ناشی میشود: اولا درآن مناطق تضادها بین حکومت ومردم عمیقتر و ظلم و استبداد بیشتر و عُریانتر است، ثانیا درمناطق یاد شده مبارزۀ سیاسی وفرهنگی (به علل مختلف و ازجمله تضاد فراگیر قومی و مذهبی و فرهنگی بین مردم و حکام استبدادی) سخت تر و دشوارتر است. و ثالثا زمینه های حدودی، راه مبارزۀ مسلحانه را آسان تر میسازد.
اینست که به محض فراهم شدن زمینه ها در مناطقی که «ظلم و تبعیض و استبداد» فوران کرده است؛ مبارزات مسلحانه گریز ناپذیر میگردد؛ و همین است که نظامهای استبدادیِ مجاور اسیر همدیگر هستند؛ و برای سرکوب مناطق مرزی (که ملک و ملتشان درهم ریخته و یا از هم گسیخته است) همیشه دنبال طرحهای خائنانه و زد و بندهای استبدادی و معامله «روی حرکات آزادیخواهانه» هستند. و طبعا آن مناطق نیز برای نظامهای استبدادی مُشکلات ایجاد میکنند؛ و حاصل نزاع مُستمِر جوامع و ممالک ما به جیب استعمارگران و اجانب سلطه گر خواهد رفت. و این وضع تا وصول به «مُصالحه و آزادی و مردمسالاری» تداوم خواهد داشت؛ و بدون آن ثبات و استقرار «خیال و افسانه» خواهد ماند.
سازمان موحدین آزادیخواه ایران
۹ رجب ۱۴۳۱ - ۳۱ خرداد ۱۳۸۹
اعلام سه روز عزای عمومی در بلوچستان شرقی به خاطر شهادت رهبر انقلابی بلوچستان
این سازمان سیاسی بلوچستان اعلام نمود که 22 ژوئیه علیه رژیم ایران در تمام بلوچستان تظاهرات برپا خواهد شد و 24 ژوئیه این سازمان کنفرانس مطبوعاتی در موضوع شهادت امیر عبدالمالک بلوچ برگزار خواهد کرد.
پارت آزادی کوردستان اعدام عبدالمالک ریگی را قویا محکوم میکند
این فرزند مبارز ملت بلوچ، پس از چند سال رهبری "جنبش"، در اسفندماه گذشته، در نتیجهی تلاشهای توطئه آمیز رژیم، طی روندی ناروشن و پرابهام، همراه با یکی از همرزمان خود، به دست جمهوری اسلامی افتاد. عبدالمالک از بدو دستگیری تا محاکمه و اعدام، از حق داشتن وکیل و همچنین ملاقات با خانواده محروم و محل نگهداری و پروسهی بازجویی او، در خفا ماند.
اتهاماتی که بیدادگاههای جمهوری اسلامی به این فرزند قهرمان بلوچستان نسبت داده و به موجب آنها وی را به دار آویختند، همان اتهامات شناخته شدهای است که علیه دیگر فرزندان ملتهای تحت ستم در 30 سال گذشته و از جمله شهدای اخیر کوردستان: فرزاد کمانگر، علی حیدریان، شیرین علم هولی و فرهاد وکیلی علم کردهاند.
جنبش عبدالمالک ریگی و همرزمانش، همچون دیگر سازمانها و احزاب آزادیخواه بلوچ، علیرغم هر کاستی و ایرادی که میتوان بر آن وارد نمود، بر آمده از واقعیات تلخ زندگی ملت بلوچ، تحت تبعیض و ستم ملی و مذهبی و نقض حقوق انسانیاش است. ما "ولی فقیه" و سرداران سپاه پاسداران را مسئول خشونتهایی میدانیم که در بلوچستان اتفاق افتادهاند. مبارزهی ملت بلوچ، پیکاری عادلانه در دفاع از هویت ملی و رهایی از انواع ستمهایی است که بر آن روا داشته شده است. مبارزهی فرزندان ملت بلوچ، عکس العملی طبیعی به رویکردی است که جمهوری اسلامی سالهاست در بلوچستان پیش گرفتهاست.
پارت آزادی کوردستان اعدام عبدالمالک ریگی را قویا محکوم میکند. با خانواده و بازماندگان و همرزمان این شهید رهایی ملت بلوچ، ابراز همدردی مینماید. و بار دیگر از مبارزات آزادیخواهانه ملت بلوچ برای رهایی و رفع ستم ملی و مذهبی حمایت میکند. ملت کورد در این غم جانگداز، در کنار ملت بلوچ میباشد.
پارت آزادی کوردستان
کمیته مرکزی
31 خرداد 1389
21 ژوئن 2010
http://www.pazadik.orgعبدالمالک ریکی، رهبری جوان و مبارز ملت بلوچ توسط دژخیمان ایران اعدام شد
بلوچستانءِ راجی زرمبش اعدام عبدالمالک ریکی رهبر جوان و مبارز بلوچ را به ملت بلوچ و مبارزان آن تسلیت میگوید، و این جنایت رژیم را شدیداً محکوم مینماید.
بلوچستانءِ راجی زرمبش بر این باور است که مبارزه ملت بلوچ شکست ناپذیر است. از اینرو عبدالمالک ریکی بعنوان رهبری شجاع از جنبش ملی بلوچستان برحق بودن آن ایمان داشت و برای پیروزی آن با رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی رهبری حرکت را بعهده گرفت.
رژیم جهل و تزویر با دسیسه و باج دادن و فریب کشورها و نیروهای بین المللی در منطقه توانست در اسفندماه ١٣٨٨عبدالمالک ریکی را در خارج دستگیر و با پروازهای مرموز به تهران منتقل و به بند بکشد. رژیم با اعمال شکنجه و فشار روحی بر عبدالمالک ریکی تلاشهای مذبوجانه زیادی در عرصه تبلیغاتی نمود تا وی را عوامل خارجی بشناساند، ولی ناکام ماند. رژیم به غلط میپنداشت که با دستگیری عبدالمالک ریکی و مجبور به اعترافات ساختگی و پخش آنها در ایجاد جو یاس در صف همراهانش موفق خواهد شد، اما از همان ابتدا با جوابی دندان شکن و سخت از سوی مبارزان بلوچ مواجه شد. جندالله راه رهبرش عبدالمالک ریکی را ادامه داد و اعلان کرد که عبدالمالک ریکی رهبران فروانی را در سطح جنبش ملی بلوچستان پرورش داده است و با اعدامها و تداوم ظلم رژیم در بلوچستان، مبارزه شان بیش از پیش بعنوان یک تعهد ملی-مذهبی ادامه خواهد یافت.
بلوچستانءِ راجی زرمبش فقدان عبدالمالک ریکی و رهبری اش را یک ضربه سنگین بر مبارزات در بلوچستان و جندالله تلقی میکند و میداند که مبارزان بلوچ در تداوم راه عبدالمالک ریکی و گسترش مبارزه ملی در بلوچستان مصمم هستند.
بلوچستانءِ راجی زرمبش از مبارزانی که ایمان به برحق بودن مبارزات ملت بلوچ دارند میخواهد تا دراین شرایط سخت که رژیم از هر سو در تلاش است تا جنبش ملی بلوچستان را از بین ببرد با ابراز همدردی از همدیگر و گشودن باب همکاری و ایجاد اتحاد خود را آماده کنند. بلوچستانءِ راجی زرمبش از همکاری و تلاش برای اتحاد عملی در بین مبارزان بلوچ استقبال میکند.
بلوچستانءِ راجی زرمبش یاد عبدالمالک ریکی رهبر جوان و شجاع بلوچ از جندالله را گرامی میدارد و رهبری اش را ارج مینهد.
بلوچستانءِ راجی زرمبش
محكوميت اعدام عبدالملک ریگی، رهبر "جندالله" بلوچستان
إطلاعية
جبهة دمكراتيك مردمي ملت عرب احواز
در محكوميت اعدام عبدالملک ریگی، رهبر "جندالله" بلوچستان،
مبارزه ملل برای تعیین سرنوشت وآزادی، همیشه قهرمانانی را در درون خود پرورش می دهد که چون فانوسی در دل صحرا عمل می کنند وخود پس از مبارزه ای موفقیت آمیز به قهرمانانی ملی تبدیل وملتشان برای قرنها بعد از آزادی تصویرشان را در ذهن وحافظه نگه می دارند واین قهرمانان سمبلهایی خواهند بود برای ادامه مبارزه برای آزادی ملی تا آزادی کامل ملتشان خواهند ماند. عمر مختار در لیبی چنین شخصیتی بود، هوشی مین در ویتنام، قاسملو در کردستان، محیی الدین آلناصر در احواز، وامروز عبدالملک ریگی در چنین جایگاه مرتفعی قرار گرفتند و برای همیشه محرک مبارزه ملی برای رسیدن به حقوق کامل ملتشان خواهند ماند.
نظام خون آشام تهران، مبارز ملت بلوچ را " تروریست" توصیف می کند، چرا؟ وترووریست کسی است که اسلحه اش را بسوی هر جنبنده قرار می دهد برای رسیدن به هدفهای غیر انسانیش، در صورتیکه عبدالملک ریگی عنصری مبارز ومبارزی ملی است که برای آزادی ملتش مبارزه جند الله را رهبری کرد و در مبارزه اش دهها عنصر از رهبران سپاه پاسداران جنایتکار وتروریست را هدف قرار داد ومبارزه اش همیشه علیه رهبران نظام، سربازان نظام و عاملین نظام در منطقه ملی بلوچستان بود وهر گز عملیاتی که به کشتار بی گناهان منجر شود را رهبری نکرد وتمامی ادعاهای بوغهای تبلیغاتی نظام علیه مبارزه اش دروغ وحتی انفجار بمب در مسجد تمامی جان باختگانش از نیروهای سپاه وبسیج زن ومرد بودند.
ملتهای مبارز غیر فارس در ایران، امپراطوری پوسیده فارسها در منطقه همیشه برای بقاء نیاز به سرکوب ملتها وقهرمانان مناطق اشغال شده دارند واین سیاست تا سرنگونی نظام و سرکوب نیروهایش در مناطق اشغالی ادامه خواهد یافت وبا توجه به نیروی نا محدود وسرکوبگرش، تنها راه مبارزه با آن مبارزه مشترک ملتهای تحت ستم است تا پس از خشک کردن تمامی منابع سرکوبش وپیروزی کامل تمامی مناطق اشغالی. حق تعیین سرنوشت با وجود حاکمیت فارسها بر ایران غیر ممکن ومبارزه علیه امپراطوری پوسیده شان تنها را رهائی است وبر همه نیروهای مردمی وملی ومبارز موثر در میان ملتهای تحت ستم است تا برای هماهنگی مبارزه خود در کنار هم ومشترکا عمل نمایند زیرا که فارسهای حاکم با اتکاء بر اسلحه سرکوب هرگز از سلطه گری خود عقب نشینی نخواهند کرد وبرما ملتها است که حقوق خود را با اتحاد ومبارزه پس بگیریم.
پیام ما به ملت بلوچ وبه نیروهای مبارزش هم در این روز که یکی از مبارزشان به دار آویخته می شود اینست که مبارزه شما مبارزه ماست وعبد الملک ریگی قهرمان مبارزتان، با شجاعت وصداقتش توانست مبارزه ملت شما را قدمهایی بلند به پیش ببرد وما در جبهه دمکراتیک مردمی ملت عرب احواز مبارزه ملت بلوچ وملت کرد وآذری وترکمن ودیگر مللت تحت ستم را مبارزه خود می دانیم ودور از هر گونه عمل تروریستی مبارزه را در کنار شما تا رهائی کامل ملتهایمان ادامه خواهیم داد با این اطمینان که هیچ نیرویی در جهان قادر نخواهد بود ملتها را از مبارزه برای بازگرداندن حقوق ملی وشرعی وقانونیشان باز دارد وبا اتکاء بر نیروی ملیمان، نیروی ملت عرب احواز، وبا مبارزه مشترک با ملتهای دیگر، پیروزی را بسیار نزدیک می بینیم.
زنده وموفق باد مبارزه ملتهای تحت ستم در ایران
جبهه دمکراتیک مردمی ملت عرب احواز
ياد شهيد عبدالمالک گرامی و راهش پررهروباد.
اميربلوچ
۲۰۱۰ـ ۰۶ـ۲۰
شهادتت مبارک
عبدالمالک ريگي مجاهد نستوه و خستگي ناپذير بلوچستان امروز صبح بدست بيچاره ترين و مفلوک ترين انسان هاي روي زمين شهيد گردييد به عبدالحميد و عبدالغفور پيوست و چه خوشبختي سعادتي از اين بيش که به آرزوي ديرنش رسيد گرچه امروز براي بلوچستان و تمام آزادي خواهان روز تلخيست اما همگان مي دانند شير بلوچستان سالها قبل که اسلحه بر دست گرفت آماده شهادت بود مطمئنا اين شهادت نقطه عطفي در سيتم فرماندهي مذاکرات جنبش با دولت و عمليات هاي آن خواهد بود و متجاوزان بزودي در شعله هاي سر کش خشم مجاهدان خواهند سوخت
بسيار زود تر از آنکه تصورش را مي کنند چرا که کساني که به پايگاه هاي جنبش اخيرا سر زده اند از آمادگي نيروها و غيرت و همتشان ابراز تعجب نموده اند البته لازم مي دانم يادآور شوم چون فيلمي از نحوه شهادت رهبر جنبش نيست نوع شهادتش معلوم نبوده و به نظر من اين وحشيان به طريق ديگري اورا شهيد کرده اند که پاسخ خواهند گرفت انشالله
س-ميربلوچ زهي از خاش
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید؟!
خامنه ای ابلیس و نوکرکان دزدش ،آیا فکر کردید حماسه آفریدید بیچاره ها؟!خیر ، این خود نشان از این دارد که نتوانستید از قضا و قدر الهی فراتر روید و امیر عبدالمالک را گروگان بگیرید و از ایشان استفاده تبلیغاتی کرده یا که ماشین جنگی فرزندان مومن و دلاور بلوچستان را متوقف کنید!آن که حماسه آفرید عبدالمالک جان بود که نهضتی را براه انداخت که دفتر و مکانی ندارد ،بلی نهضت یعنی همین ،یعنی به زمان و مکان و فردی وابسته نیست و هر آزاده و آزاداندیشی عضو آن است و نه احتیاج به حاضری دادن دارد و یا حق عضویت .
و هر کوه و برزن بلوچستان دفتر این نهضت است و هر طفل و پیر و جوان عضوش و اگر باور ندارید بروید به چشمان یک کهنسال یا خردسالی خیره شوید و با نگاهش به شما خواهد گفت که تو دشمنی و دیگر هیچ حنایت را رنگ نیست.
به هر حال قضا و قدر الهی همین بود و ما با آغوشی باز و گرم پذیرای آن هستیم و مهم این بود که دیگر رهبر انقلابی بلوچستان اسیر نیست و مردم بلوچ را از نگرانی بیشتر باز داشت و امیر عبدالمالک به سعادتی که آرزو داشت رسید و نامش جاویدان خواهد بود و چه سعادتی برای یک بشر بیش از این.
و دیگر نکته این که مبارزان جنبش هم از آزمایشی الهی سربلند بیرون آمدند زیرا اگر شهادت رهبری مثلا در عملیاتی اتفاق می افتاد ،سازماندهی و رسیدن به اقتدار کنونی چه بسا مشکلتر بود و پروردگار با دادن صبر و شکیبایی به مبارزان در چنین شرایطی بحرانی فرصت سازمان دهی و رسیدن به اقتدار را عنایت نمود تا با توان و تمرکز و برنامه ریزی جدید مسائل و مصائب را پشت سر گذارند و مطمئنا در آینده جنبش توان و اقتدارش را به تو خامنه ای فرومایه باری دیگر نشان خواهد داد.
در پایان شهادت امیر عبدالمالک را به خانواده ،حاج محمد ظاهر بلوچ ، یاران و همرزمان و ملت سلحشور بلوچ تبریک و تسلیت عرض می نمایم.
امید
فرزندی از دیار همیشه سبز و گلگون بلوچستان
پیام تسلیت از مولوی عبدالمتین به مناسبت شهادت رهبر مجاهدان
انالله وانا الیه راجعون
قال الله تبارك وتعالي (من المؤمنين رجال صدقوا ماعاهدالله عليه فمنهم من قضي نحبه ومنهم من ينتظروما بدلواتبديلا)
درميان مؤمنان مرداني هستند،كه باخدا راست بوده اند، درپيماني كه با اوبسته اند برخي پيمان خود را به سر برده اند (وشربت شهادت سركشيده اند)وبرخي نيز در انتظار ند (تاكي توفيق حاصل مي گردد وجان رابه جان آفرين تسليم خواهند كرد)آنان هيچگونه تغيير وتبديلي درعهدوپيمان خود نداده اند (وكمترين انحراف وتزلزلي دركارخود پيدا نكرده اند.)
آری امروز مجاهدی بزرگ و فداکاری از عرصه علم وجهاد بعد از مدت طولانی زجرناشی از شکنجه های های طولانی مدت به افتخار شهادت نائل شدند .
شهادت این عزیز بزرگوار را به همه رزمندگان پر افتخارسازمان مجاهدین جندالله و خانواده گرامی ایشان وبرادر این عزیزجناب مولوی عبدالروف تسلیت عرض می کنم.
این عزیز بزرگواراز تشکیل دهندگان اولیه لشکر جندالله و از یاران نزدیک بسیاری از فرماندهان فداکار سازمان جندالله بود.
خداوند ایشان و همه همرزمان شهیدش را با شهدای احد محشور گرداند. (آمین)
مولوی عبدالمتین
محکومیت اعدام رهبر مقاومت امیر عبدالمالک
رژیم جنایت کار جمهوری اسلامی بامداد روز یکشنبه سی خرداد ١٣۸٩، عبدالملک ریگی رهبر گروه جندالله را به دار آویخت. عبدالمالک ریگی، تا پیش از دستگیری در اسفند سال گذشته رهبری جند الله را برعهده داشت. این گروه مسلح، مخالف رژیم جمهوری اسلامی است و هدف خود را حمایت از حقوق اقلیت سنی های ایران به خصوص در استان سیستان و بلوچستان اعلام کرده است. عبدالحمید ریگی، برادر عبدالمالک ریگی که دو سال پیش بازداشت شد، دوشنبه سوم خرداد (۲۴ مه) در زاهدان به دار آویخته شد.
رژیم جمهوری اسلامی در سی سال گذشته نشان داده که از هيچ جنایت و وحشيگری برای پيشبرد مقاصد جنایت کارانه اش ابا ندارد. اجرای حکم مرگ ریگی در بامداد روز سی خرداد که با تظاهرات عظیم سال گذشته مردم در این روز مصادف است، با هدف ایجاد ترس و وحشت در جامعه انجام گرفته است.
کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید) اعدام عبدالملک ریگی را به شدت محکوم می کند و یک بار دیگر بر مبارزه خود برای از بین بردن زندان های سیاسی، لغو مجازات اعدام و شکنجه و هر اقدام شنیع و سرکوبگرانه دیگری که موجودیت، اعتبار و ارزش انسانی را مورد حمله قرار دهد تاکید می کند.
۳٠ خرداد ١٣۸٩ برابر با ۲٠ ژوئن
اطلاعیه جنبش مقاومت جندالله برای شهادت سرور مجاهدان و رهبر انقلابی امیر عبدالمالک( رحمة الله علیه)
باری دیگر دستان جنایت پیشه و خونریز ولایت فقیه از آستین در آمد و فرزندی مومن و مجاهد و مبارز و مقاوم از دیار مظلومان و ستمدیدگان که هیچ هدفی جز عزت و آزادی مردم خود و خوشنودی پروردگارش نداشت را به شهادت رساند البته آنگونه که رژیم اعلام کرده نیست بلکه رهبر مقاومت زیر شکنجه های رژیم ولایت سفیه جان به جان آفرین تسلیم نمود و رژیم از ترس رسوائی اعلام کردند که رهبر مقاومت را اعدام کرده اند.
آری پیشوای مجاهدان و سرور مبارزان و عاشق مرگ در راه حق امیر عبدالمالک بلوچ بامداد امروز به آرزوی دیرینه خود رسید و همانگونه که بارها می گفت مرگ با عزت بهتر از زندگی پر خفت و ذلت ؛ مرگ با عزت را بر زندگی پر ذلت و خفت برگزید و به سوی بهشت برین و نعمتهای الهی شتافت.
امیر عبدالمالک در سال 1361 در شهر زاهدان چشم در این جهان گشود و در از آغاز کودکی عاشق شهادت در راه حق بود و هنگامیکه در کلاس دوم دبستان درس می خواند برای نیل شهادت به سوی میدان حرکت کرد و موفق نشد و باز در دوازده سالگی عازم میدان نبرد علیه رژیم ولایت سفیه شد و مدتی در سازمان مولا بخش درخشان بود و در عمر نوزده سالگی فعالیت مستقل را آغاز نمود و جنبش جندالله را پایه گذاری نمود و بالاخره امروز پس سالها انتظار به بزرگترین آرزوی خود (شهادت) رسید و به دیدار الله تعالی شتافت.
واه امیر صاحب
و یقین دارم الله خون تو را بی پاسخ نخواهد گذاشت و دیگر صفویان شیطان روزی خوش نخواهند داشت و مردم تو انشاالله به سعادتی که تو برایشان در سر داشتی و مجاهدت و مبارزه می کردی را به دست خواهند آورد.
حاجی جان شهادتت مبارک و راهت بیش از پیش مستدام و فروزانتر باد انشاالله.
ابو علی